کودکان ۶ تا ۱۱ سال ممکن است با آنها واکنش نشان دهند :
خودشان را جمع و جور میکنند
آرام شدن در اطراف دوستان ، خانواده و معلمان
کابوس یا دیگر مشکلات خواب
امتناع از رفتن به رختخواب
عصبانی شدن یا disruptive شدن
داشتن خشم و عصبانیت
آغاز مبارزات
قادر به تمرکز نیست
امتناع از رفتن به مدرسه
ناله کردن از مشکلات جسمی
توسعه ترسهای بیمورد
افسرده شدن
ابراز جرم نسبت به آنچه که اتفاقافتاده است
احساس احساسی و احساسی
انجام تکالیف بد با مدرسه و تکالیف
از دست دادن علاقه به فعالیتهای سرگرمکننده .
نوجوانان در سن ۱۲ تا ۱۷ سالگی ممکن است با آنها واکنش نشان دهند :
داشتن flashbacks به این رویداد ( flashbacks ذهن از دیدن رویداد است )
کابوس یا دیگر مشکلات خواب
اجتناب از یادآوری رویداد
استفاده از مواد مخدر ، الکل و یا تنباکو
گستاخ بودن، بیاحترامی ، و یا رفتار کردن ( رفتار کردن)
داشتن شکایات جسمی
احساس تنهایی و یا گیجی
افسرده بودن
عصبانی بودن
از دست دادن علاقه به فعالیتهای سرگرمکننده
با افکار خودکشی .
نوجوانان ممکن است احساس گناه کنند . آنها ممکن است احساس گناه کنند تا مانع از جراحت یا مرگ نشوند . آنها همچنین ممکن است فکر انتقام داشته باشند .
پدر و مادر چه کاری میتوانند برای کمک انجام دهند ؟
بعد از خشونت یا فاجعه ، والدین و اعضای خانواده باید احساسات خود را شناسایی کرده و به آنها رسیدگی کنند - این به آنها این امکان را میدهد که به دیگران کمک کنند . برای کودکان توضیح دهید که چه اتفاقی افتادهاست و به آنها اطلاع دهید :
تو آنها را دوست داری
این رویداد تقصیر آنها نبود .
شما نهایت تلاش خود را خواهید کرد که از آنها مراقبت کنید .
برای اونا خوبه که احساس ناراحتی کنن .
انجام دهید :
اجازه دهید کودکان گریه کنند
اجازه ناراحتی
بگذارید کودکان درباره احساسات صحبت کنند
بگذارید آنها درباره احساسات بنویسند
اجازه دهید آنها تصاویر را در مورد واقعه یا احساسات خود ترسیم کنند .
انجام ندهید :
انتظار داشته باشید کودکان شجاع و یا خشن باشند
کودکان را قبل از آماده شدن در مورد این رویداد به بحث و بررسی قرار دهید
اگر کودکان احساسات قوی نشان دهند عصبانی شوید
اگر شروع به bedwetting ، بازی کردن و یا بازی کردن بکنند ، ناراحت میشوند .
نکات دیگر :
اگر کودکان دچار مشکل خواب باشند ، به آنها توجه بیشتری کنید ، بگذارید آنها با نور روشن بخوابند و یا اجازه دهند که آنها در اتاق شما بخوابند ( برای مدت کوتاهی ) .
سعی کنید روتین روزمره را حفظ کنید ، برای مثال ، خواندن داستانهای خواب ، خوردن شام با هم ، تماشای تلویزیون ، خواندن کتاب ، ورزش کردن و یا بازی کردن . اگر نمیتوانید روال عادی خود را حفظ کنید، ایدههای جدید را با هم بسازید .
به کودکان کمک کنید در صورت امکان با اجازه دادن به آنها غذا ، انتخاب لباس و یا تصمیمگیری برای خود را کنترل کنند .
چگونه میتوانم به کودکانی که ضربه روحی را تجربه کردهاند کمک کنم ؟
کمک به کودکان میتواند فورا ً و حتی در صحنه رویداد شروع شود . اغلب کودکان در عرض چند هفته از یک تجربه آسیبدیده بهبود مییابند، در حالیکه ممکن است برخی دیگر به کمک نیاز داشته باشند. اندوه ، واکنش احساسی عمیق به از دست دادن ، ممکن است ماهها طول بکشد تا حل شود. کودکان ممکن است غم از دست دادن یک دوست ، معلم ، دوست ، یا حیوان خانگی را تجربه کنند . ناراحتی ممکن است با گزارشها خبری یا سالگرد رویداد بدتر یا بدتر شود .
برخی از کودکان ممکن است نیاز به کمک از یک متخصص بهداشت روانی داشته باشند . برخی افراد ممکن است به دنبال انواع دیگر کمک از سوی رهبران اجتماعی باشند . کودکانی را شناسایی کنید که به حمایت نیاز دارند و به آنها کمک میکنند این کار را به دست آورند .
مثالهایی از رفتارهای مشکلساز میتواند وجود داشته باشد :
امتناع از رفتن به مکانهایی که آنها را به یاد این رویداد میاندازد
بیحسی عاطفی
dangerously
خشم شدید / عصبانیت
مشکلات خواب از جمله کابوس .
دستیاران بزرگسال باید :
به کودکان توجه کنید
به آنها گوش دهید
قبول / قبول نکردن در مورد احساسات آنها
به آنها کمک کنید تا با واقعیت تجارب خود کنار بیایند .
کاهش اثرات دیگر عوامل استرس زا ، مانند
تغییر مداوم و یا تغییر مداوم در محل سکونت
دور از خانواده و دوستان
فشار برای عملکرد خوب در مدرسه
مشکلات حمل و نقل
جنگیدن در خانواده
گرسنه بودن .
شفا بر نمایشگر
زمان میبرد
واکنشهای شدید را نادیده نگیرید
به تغییرات ناگهانی در رفتارها ، گفتار ، استفاده از زبان و یا احساسات قوی توجه کنید .
منبع سایت
:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0