برنامههای آموزشی
vygotsky بر این باور است که نقش آموزش و پرورش کودکان را با تجربیاتی که در ZPD خود دارند تامین میکند در نتیجه تشویق و پیشرفت فردی آنها میشود . برک ، & Winsler ، ( ۱۹۹۵ ) .
از دیدگاه Vygotskian ، نقش teacher's در فعالیت یادگیری child's میانجی گری میکند چرا که آنها دانش را از طریق تعامل اجتماعی به اشتراک میگذارند ( دیکسون - کراس ، ۱۹۹۶ ، p . ۱۸ ) .
لو vygotsky از تعامل با همسالان خود به عنوان یک روش موثر برای توسعه مهارتها و استراتژیها میپردازد . او پیشنهاد میکند که معلمان از تمرینهای آموزشی مشارکتی استفاده میکنند که در آن کودکان با صلاحیت کمتر با کمک همسالان ماهر و در محدوده توسعه مجاور رشد میکنند .
Scaffolding یکی از ویژگیهای کلیدی آموزش موثر است که در آن فرد بزرگسال همیشه سطح کمک خود را در پاسخ به سطح learner's عملکرد تنظیم میکند . در کلاس ، داربست میتواند شامل مدلسازی یک مهارت ، ارائه راهنمایی یا راهنمایی ، و تطبیق جنس یا فعالیت باشد ( Copple & Bredekamp ، ۲۰۰۹ ) .
این رهنمودها را برای دستورالعمل داربست در نظر بگیرید ( نقره ، ۲۰۱۱ ) .
دانش و تجربه فعلی را برای محتوای دانشگاهی ارزیابی کنید .
محتوای مربوط به آنچه که دانش آموزان از قبل درک میکنند و یا میتوانند انجام دهند مرتبط کنید .
یک کار را به کارهای کوچک ، more و قابل مدیریت با فرصتها برای بازخورد متناوب تقسیم کنید .
از راهنماییهای کلامی استفاده کنید و به دانش آموزان کمک کنید .
Scaffolding نه تنها نتایج فوری را تولید میکند بلکه مهارتهای لازم برای حل مساله مستقل را در آینده پرورش میدهد .
کاربرد معاصر نظریههای Vygotsky's " آموزش متقابل " است که برای بهبود توانایی دانش آموزان در یادگیری از متن استفاده میشود . در این روش ، معلم و دانش آموزان در یادگیری و تمرین چهار مهارت کلیدی همکاری میکنند : خلاصهسازی ، پرسشگری ، پالایش ، و پیشبینی . نقش teacher's در فرآیند در طول زمان کاهش مییابد .
تیوری های Vygotsky's نیز مورد توجه جاری در یادگیری مشارکتی قرار میگیرند و نشان میدهند که اعضای گروه باید سطوح مختلفی از توانایی داشته باشند، بنابراین همتایان پیشرفته میتوانند به اعضای پیشرفتهتر کمک کنند تا در حوزه توسعه مجاور فعالیت کنند .
مراحل رشد اخلاقی
لاورنس ، ( ۱۹۵۸ ) با نظریه توسعه اخلاقی در اصل موافق است ، اما میخواهد ایدههای خود را بیشتر توسعه دهد .
او از تکنیک داستانسرایی Piaget استفاده کرد تا داستانهای مربوط به مشکلات اخلاقی را برای مردم تعریف کند . در هر مورد ، او یک انتخاب را ارائه داد که به عنوان مثال ، بین حقوق برخی از اقتدار و نیازهای برخی افراد لایق که ناعادلانه رفتار میشود ، در نظر گرفته شود .
یکی از شناختهشدهترین داستانها ، داستان ، مربوط به مردی به نام "هینز " است که جایی در "urope " زندگی میکند .
همسر هینز از نوع خاصی از سرطان در حال مرگ بود . پزشکان گفتند که یک داروی جدید ممکن است او را نجات دهد . این دارو توسط یک شیمیدان محلی کشف شد و هاینز به شدت تلاش کرد تا مقداری بخرد اما داروساز به مدت ده برابر هزینه تولید دارو را مطالبه کرد و این بسیار بیشتر از the بود که Heinz میتوانست از عهده آن برآید .
"هینز " تنها بعد از کمک خانواده و دوستانش میتواند نیمی از پول را افزایش دهد . او به داروساز توضیح داد که همسرش در حال مرگ است و از او پرسید که آیا میتواند دارو را ارزانتر کند یا بقیه پول را بعدا ً پرداخت کند .
داروساز امتناع کرد و گفت که این دارو را کشف کردهاست و میخواهد از آن پول دربیاورد . شوهرش نومید شده بود که همسرش را نجات دهد، بنابراین بعدا ً آن شب وارد داروخانه شد و مواد مخدر را دزدید .
گروهی از سوالات اینچنینی ، از جمله موارد زیر سوال کرد :
۱. آیا هاینز باید این دارو را دزدیده باشد ؟
۲. اگر Heinz همسرش را دوست نداشته باشد ، آیا میتواند هر چیزی را تغییر دهد ؟
۳. اگر فردی که در حال مرگ بود یک غریبه بود ، آیا تفاوتی ایجاد میکرد ؟
۴. اگر پلیس در صورت مرگ این زن ، شیمیدان را به جرم قتل دستگیر کند ؟
منبع سایت روانشناسی ساده
:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0