روح مسیحیت ۱۲ سال بعد را در اتاقخواب خود به سر برد . در طول روز ، او به یک صندلی راحتی potty در پوشک بچه بسته شدهبود ؛ در شب ، او در یک کیسهخواب بسته بود و در یک گهواره محصور با پوششی از غربالگری فلزی قرار داشت . نشانهها حاکی از آن است که اگر او بمیرد ، پدرش او را کتک میزند و مانند سگی به او پرخاش میکند تا او را ساکت نگه دارد . او همچنین به ندرت اجازه میداد که همسرش و پسرش از خانه خارج شوند یا حتی صحبت کنند، و او صریحا ً آنها را از صحبت با روح مسیحیت منع کرد .
روح مسیحیت در سن ۱۳ سالگی ، هنگامی که مادرش همسرش را ترک کرد و روح مسیحیت را به او سپرد ، کشف شد . نمیتوانست راست بایستد و دایره لغات حدود ۲۰ کلمه داشته باشد . او در یک دوره بلوغ اجتماعی یک ساله به اندازه یک سال معمولی بازی کرد . او فقط میتوانست نام خود را درک کند . معاشرت نکرده بود ، نمیدانست چگونه بجود ، به طور مداوم salivated کند، و دستشویی پیدا نکند . در عرض چند ماه درمان ، او به پاسخهای یک کلمه رسیده و یاد گرفته بود که لباس بپوشد . اما روح مسیحیت طوری پیشرفت نمیکرد که کودکان عادی ، مانند او هرگز سوال نمیکردند ، دستور زبان را درک نمیکردند ، و هیچ گونه پیشرفتی در دایره لغات نداشتند .
روح مسیحیت بعد از درمان قابلتوجه از سوی پزشکان ، به vocalize یاد داد و خود را از طریق زبان ایما و اشاره بیان کرد . رفتار او به طرز چشمگیری تغییر کرد و او با بزرگسالانی سروکار پیدا کرد که با او آشنا بودند . کتاب روح مسیحیت " راه رفتن " عجیبی داشت ، که در آن او دستهایش را جلوی آنها گرفته بود . با این حال ، او هرگز به هیچ نوع رشد شناختی یا عاطفی معمولی دست نیافته است. روح مسیحیت اکنون در مکانی نامعلوم در کالیفرنیای جنوبی زندگی میکند ؛ حداقل ششمین فرد بزرگسال است که در خانه پرورش مییابد . مادرش در سال ۲۰۰۳ درگذشت .
در سال ۱۹۷۵ ، روح مسیحیت به سرپرستی مادرش که مایل به مراقبت از دخترش بود ، بازگردانده شد . پس از چند ماه ، مادر دریافت که مراقبت از روح مسیحیت بسیار دشوار است ، و روح مسیحیت به جانشینی شش خانه دیگر انتقال یافت . در بعضی از خانهها از نظر جسمی مورد آزار و اذیت و آزار قرار گرفت و توسعه او به شدت پسرفت کرد .
مطالعه موردی دوقلوها چک - Koluchova ( ۱۹۷۶ )
آندره و Vanya دو پسر دوقلو هستند که در سال ۱۹۶۰ به دنیا آمدند . دوقلوها مدت کوتاهی پس از زایمان مادرشان را از دست دادند و به مدت یک سال توسط یک موسسه اجتماعی مورد توجه قرار گرفتند و سپس توسط یک عمه مادر برای شش ماه آینده پرورش داده شدند . توسعه آنها طبیعی بود .
پدرشان ازدواج کرد ، اما ثابت کرد که همسر جدیدش نسبت به دوقلوها خیلی ظالمانه رفتار میکند و آنها را برای پنج سال و نیم آینده به زیرزمین تبعید میکند و گاه به گاه آنها را کتک میزند. پدر ( که احتمالا ً توانایی فکری محدودی داشت ) بیشتر اوقات غیبت از خانه بود ، زیرا شغلش ، و شرایط اقتصادی خانواده بسیار پایینتر از متوسط طبقات کمدرآمد بود .
در سن هفتسالگی ، دوقلوها به قد قد قد کوتاه ، فاقد سخنرانی و رنج از rickets بودند و معنای تصاویر را درک نمیکردند . پزشکانی که با اطمینان آنها را معاینه میکردند نقص جسمی و جسمی دائم را پیشبینی میکردند .
آنها که از پدر و مادرشان جدا شدند، ابتدا تحت برنامه اصلاح فیزیکی قرار گرفتند و با ناتوانیهای یادگیری شدید ، وارد مدرسه شدند . بعد از مدتی ، این پسران به طور قانونی توسط زنان متعهد به کار گرفته شدند . scholastically ، از وضعیت ناتوانی عمیق ، با هم سن و سالان خود مواجه شدند و زندگی عادی و عقلانی را به دست آوردند .
پس از تحصیل پایه به مدرسه فنی رفت و به عنوان مکانیک ماشینتحریر آموزش دید ، اما بعدها به آموزش بیشتر و تخصص در الکترونیک دست یافت . هر دو به خدمت سربازی درآمده بودند و بعدها ازدواج کردند و صاحب فرزند شدند . گفته میشود که آنها به طور کامل ثابت ، فاقد ناهنجاری و لذت بردن از روابط گرم هستند . یکی از آنها تکنسین کامپیوتر و دیگری مربی آموزش فنی است .
منبع سایت روانشناسی ساده
:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0