ارزیابی : The تفاوت فردی را در نظر نمیگیرد . این مقیاس فرض میکند که هر عامل استرس زا به طور یکسان بر مردم تاثیر میگذارد . لزوما ً درست نیست به عنوان مثال برای برخی افراد طلاق بسیار استرس زا است در حالی که برای برخی دیگر میتواند دوستانه یا حتی یک تسکین باشد .
اکثر مردم به ندرت رویدادهای مهم زندگی را تجربه میکنند . بنابراین ، یک معیار بهتر استرس ممکن است به تنشهای و strains زندگی روزمره نگاه کند . اینها " مشکلات روزانه " نام دارند ، به عنوان مثال از دست دادن کلیدهای خود .
استرس و رویدادهای زندگی
هولمز و Rahe ( ۱۹۶۷ ) یک پرسشنامه به نام مقیاس درجهبندی اجتماعی ( srrs ) برای شناسایی رویدادهای مهم زندگی استرس زا ایجاد کردند .
هر کدام از ۴۳ رویداد زندگی پر استرس به واحد تغییر زندگی بسته به این که چقدر احساس ضربه توسط یک نمونه بزرگ از شرکت کنندگان احساس میشد ، داده شد .
ارزش کل برای رویدادهای زندگی پر استرس میتواند با افزودن نمره برای هر رویداد تجربهشده در طول یک دوره ۱۲ ماهه انجام شود .
اگر فرد کمتر از ۱۵۰ واحد تغییر زندگی داشته باشد ، دارای ۳۰ % شانس رنج کشیدن از استرس است .
۱۵۰ - ۲۹۹ واحد تغییر زندگی معادل ۵۰ % شانس رنج کشیدن از استرس هستند .
بیش از ۳۰۰ واحد زندگی به این معنی است که فرد ۸۰ درصد شانس توسعه یک بیماری مرتبط با استرس را دارد .
مقیاس درجهبندی اجتماعی ( srrs )
srrs درجهبندی رفتار readjustment اجتماعی
تحقیقات تجربی ( Rahe ، ۱۹۷۰ )
هدف از این تحقیق بررسی این موضوع بود که آیا نمرات در مقیاس نرخ بهبود یافته هولمز و Rahe ( srrs ) با شروع بیماری همبسته بودند .
دستور العمل : ۲۵۰۰ نفر از ملوانان مرد آمریکایی برای ارزیابی این که چه تعداد از وقایع زندگی در ۶ ماه گذشته تجربه کرده بودند به srrs داده شد . امتیاز کلی در srrs برای هر شرکتکننده ثبت شد .
سپس در طی شش ماه بعد از انجاموظیفه ، سوابق دقیقی از وضعیت سلامتی هر ملوان حفظ شد . تعداد ثبتشده واحدهای تغییر زندگی با نمرات بیماری ملوانان در ارتباط بودند .
نتایج : همبستگی مثبت بین نمرات تغییر زندگی و نمرات بیماری وجود داشت . اگرچه همبستگی مثبت ( یک همبستگی مثبت کامل ) کوچک بود اما نشان داد که یک رابطه معنیدار بین واحدهای تغییر زندگی و سلامت وجود دارد ( این اغلب به عنوان یک همبستگی آماری معنیدار اشاره میشود ) . همانطور که واحدهای تغییر زندگی افزایش یافت ، فراوانی بیماری نیز افزایش یافت .
پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که از آنجا که واحدهای تغییر زندگی به طور مثبت با نمرات بیماری همبسته بودند و رویدادهای زندگی را تجربه کردند ، احتمال شکست ناشی از استرس مربوط به استرس را افزایش دادند . از آنجا که همبستگی کامل نبود ، رویدادهای زندگی تنها عامل دخیل در بروز بیماری نیستند .
ارزیابی : The تفاوت فردی را در نظر نمیگیرد . این مقیاس فرض میکند که هر عامل استرس زا به طور یکسان بر مردم تاثیر میگذارد . لزوما ً درست نیست به عنوان مثال برای برخی افراد طلاق بسیار استرس زا است در حالی که برای برخی دیگر میتواند دوستانه یا حتی یک تسکین باشد .
اکثر مردم به ندرت رویدادهای مهم زندگی را تجربه میکنند . بنابراین ، یک معیار بهتر استرس ممکن است به تنشهای و strains زندگی روزمره نگاه کند . اینها " مشکلات روزانه " نام دارند ، به عنوان مثال از دست دادن کلیدهای خود .
منبع استرس : hassles های روزانه و uplifts های روزانه
اکثر ۴۳ زندگی در srrs رویدادهای روزمره نیستند . Kanner و همکاران ( ۱۹۸۱ ) مقیاس پریشانی را طراحی کردهاند که شامل ۱۱۷ مورد از جمله نگرانیهای مربوط به از دست دادن چیزها ، ترافیک ، استدلالات ، ناامیدی ، وزن و ظاهر فیزیکی است .
مشکلات روزانه عبارتند از " آزار دهنده، ناامید کننده، و distressing که تا حدودی معاملات روزمره را با محیطزیست متمایز میکند " ( Kanner ۱۹۸۱ ) - یعنی کاه که پشت شتر را شکست .
منبع سایت روانشناسی ساده
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0