یک هفته بعد متغیر وابسته اندازهگیری شد - بدون دیدن دوباره فیلم آنها به ده سوال پاسخ دادند ، که یکی از آنها به طور تصادفی در لیست قرار گرفت : " آیا شیشه شکسته را دیدید ؟ بله یا نه ؟ " هیچ شیشه شکستهای در فیلم اصلی وجود نداشت .
یافتهها : از شرکت کنندگانی که از آنها پرسیده شد که چقدر اتومبیلها در حال حرکت بودند ، بیشتر احتمال داشت که شکستن شیشه شکسته را گزارش کنند .
نتیجهگیری : این تحقیق نشان میدهد که حافظه به راحتی با پرسشگری تکنیک و اطلاعات بدستآمده پس از این رویداد میتواند با حافظه اصلی ترکیب شود که باعث یادآوری نادرست یا حافظه reconstructive میشود .
نتایج حاصل از آزمایش دو نشان میدهند که این اثر صرفا ً به دلیل یک گرایش پاسخ نیست زیرا سوالات منجر به تغییر در واقع حافظه یکی از شرکت کنندگان برای این رویداد را تغییر دادند .
اضافه کردن جزئیات نادرست به حافظه یک رویداد به عنوان confabulation یاد میشود . این امر پیامدهای مهمی برای سوالات مورد استفاده در مصاحبههای پلیس از شاهدان عینی دارد .
ارزیابی انتقادی
یکی از محدودیتهای این تحقیق این است که این تحقیق فاقد اعتبار جهانی / اعتبار اکولوژیک است . شرکت کنندگان به جای اینکه در یک تصادف زندگی واقعی حضور داشته باشند ، فیلمهای ویدئویی را مشاهده کردند . از آنجا که کلیپ ویدئویی تاثیر عاطفی یکسانی را به عنوان شاهد یک حادثه زندگی واقعی ندارد ، احتمال دارد که شرکت کنندگان کمتر توجه کنند و انگیزه کمتری برای دقیق بودن در judgements داشته باشند .
مطالعهای که توسط Yuille و Cutshall انجام شد ، یافتههای این مطالعه را نشان میدهد . آنها دریافتند که اطلاعات گمراهکننده ، خاطره افرادی که شاهد یک سرقت مسلحانه واقعی بودهاند را تغییر نداد . این نشان میدهد که اطلاعات گمراهکننده ممکن است تاثیر بیشتری در این آزمایشگاه داشته باشند و اینکه مطالعه Loftus و Palmer's ممکن است فاقد اعتبار اکولوژیکی بوده باشد .
یک مشکل دیگر در این مطالعه استفاده از دانش آموزان به عنوان شرکتکننده بود . دانش آموزان در بسیاری از روشها نماینده جمعیت عمومی نیستند . به طور مهمی ، آنها ممکن است رانندگان با تجربه کمتر باشند و بنابراین نسبت به توانایی خود برای تخمین سرعت کمتر مطمئن باشند . این ممکن است آنها را تحتتاثیر قرار دهد تا بیشتر تحتتاثیر فعل و انفعال فعل و انفعال قرار گیرد .
قدرت مطالعه به سادگی قابل تکرار است ( به عنوان مثال کپی ) . علت آن این است که این روش یک آزمایش آزمایشگاهی بود که رویه استانداردی را دنبال میکرد .
مدتزمان حافظه کوتاهمدت
هدف :
برای بررسی مدتزمان حافظه کوتاهمدت .
هدف آنها آزمودن این فرضیه است که اطلاعاتی که تمرین نشده ، به سرعت از حافظه کوتاهمدت از دست میرود .
پیترسون و پیترسون
دستور العمل :
یک آزمایش آزمایشگاهی انجام شد که در آن ۲۴ شرکت ( دانشجویان رشته روانشناسی ) مجبور بودند trigrams ( هجاهای سه صامت بیمعنی ، مثلا ً TGH ، cls ) را به یاد بیاورند .
trigrams یک در یک زمان ارایه شدند و باید بعد از فواصل ۳ ، ۶ ، ۹ ، ۱۲ ، ۱۵ یا ۱۸ ثانیه به خاطر بسپارند .
از شرکت کنندگان برای جلوگیری از تمرین، خواسته شد تا در سه یا چهار دست و پا از یک عدد تصادفی مشخص عقبنشینی کنند تا زمانی که نور قرمز ظاهر شود . این روش به عنوان تکنیک پیترسون قهوهای شناخته میشود .
یافتهها :
زمانی که تاخیر زمانی افزایش یافت ، افزایش سریعی در فراموش کردن وجود داشت .
پس از ۳ ثانیه ۸۰ درصد of به درستی به خاطر آورده شدند .
پس از ۶ ثانیه این کاهش به ۵۰ % رسید .
پس از ۱۸ ثانیه کمتر از ۱۰ درصد از trigrams به درستی به خاطر آورده شدند .
نتیجهگیری :
حافظه کوتاهمدت مدت محدودی دارد ( حدود ۱۸ ثانیه ) هنگامی که تمرین از تمرین جلوگیری میشود . تصور میشود که این اطلاعات از حافظه کوتاهمدت از واپاشی ردیابی از دست رفتهاست .
نتایج این مطالعه نشان میدهد که حافظه کوتاهمدت از حافظه بلند مدت در دوره زمانی متفاوت است . بنابراین ، از مدل چند ذخیره حافظه پشتیبانی میکند .
اگر فرد قادر به تمرین اطلاعات نباشد ، به حافظه بلند مدت آنها منتقل نمیشود .
ارزیابی بحرانی :
این تجربه فاقد اصالت دنیوی و اعتبار بیرونی است چرا که آنها از محرکهای بسیار مصنوعی استفاده میکنند ( به عنوان مثال ، مردم سعی نمیکنند trigrams را در زندگی واقعی به یاد بیاورند ) .
منبع سایت روانشناسی ساده
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0